چجوری شهود را تقویت کنیم و تصمیمات مهمی بگیریم؟
چجوری شهود را تقویت کنیم و تصمیمات مهمی بگیریم؟ شهود یک ابزار قدرتمند و کاربردی برای تصمیم گیری محسوب می شود. با استفاده از شهود می توانید واکنش های در لحظه داشته باشید و به راحتی به پاسخ درونی یک موضوع برسید. پاسخی که با کمک شهود به آن میرسید فراتر از منطق خواهد بود، به همین دلیل هم شهود می تواند گرفتن تصمیم های حیاتی را برای شما آسان تر کند. در این مطلب از سایت چجوری به شما خواهیم گفت که شهود چیست و چه کاربردهایی دارد و برای تقویت آن باید چه کنیم؟
شهود چیست؟
میتوان گفت تقریباً همهی ما تا به حال در زندگیمان کلمه «شهود» را شنیدهایم، یا شاید هم آن را در زندگیمان تجربه کرده باشیم، همین الان کمی فکر کنید و زندگی خود را بررسی کرده، ببینید تا به حال برایتان پیش آمده که ذهنتان درگیر مسئلهای باشد و در موقعیتی عجیب مانند خواب یا هر جای دیگر ناگهان پاسخ آن مسئله برایتان مشخص شده باشد، یا در یک دوراهی قرار گرفته باشید اما به گونهای ناخودآگاه راه درست را انتخاب کرده و منطقی پشت آن نبوده که چرا آن راه را انتخاب کردید؟ به این موضوع «شهود» میگویند.
نمونههایی از شهود در زندگی واقعی
- حسی به شما میگوید که بهترین تصمیم چیست، مثلا چه کسی را استخدام کنید یا چه زمانی شغلتان را تغییر دهید.
- به موقعیت یا فردی احساس خاصی دارید. مثلا میدانید که فرزندتان مشکلی دارد یا میتوانید به فرد خاصی اعتماد کنید.
- وقتی تلفن زنگ میزند، قبل از جوابدادن میدانید چه کسی زنگ زده است یا حس میکنید که طرف مقابل میخواهد چه بگوید.
معمولا وقتی از چنین واژهها و عباراتی استفاده میکنیم، در حال توصیف تجربه شهود هستیم:
- حس میکنم؛
- قلبم به من میگوید؛
- حس ششم؛
- فوری فهمیدم؛
- صدایی درونی به من گفت.
پژوهشگران در حوزه مراقبتهای بهداشتی دریافتند که دندانپزشکان باتجربه معمولا هنگام تصمیمگیریهای پیچیده و سریع، بر شهود تکیه میکنند. این انتخابها که بهسرعت انجام میشوند، بر اساس سالها دانش ذخیرهشدهاند و اغلب بهتر از انتخابهایی هستند که بهکمک شواهد روشن و تفکر منطقی انجام میشوند.
بسیاری از فعالان اقتصادی سرشناس هم میگویند که بیشتر بر اساس شهود تصمیم میگیرند تا تفکر منطقی و آگاهانه. مثلا از گروه ۳۶نفره مدیرعاملان، ۸۵درصدشان اذعان کردند که شهود، بهشکل قوانین سرانگشتی، نقشی اساسی در فرایند تصمیمگیری آنها دارد.
شهود از نظر روانشناسی
با بررسی تصمیمگیریهای افراد میتوانیم رفتارشان را تفسیر کنیم، ولی حتی بهرغم پیشرفت امکانات تصویربرداری از مغز، هنوز نمیتوانیم فرایندهای فکری پشت آنها را ببینیم. روانشناسی نمیتواند چیز زیادی درباره شهود بگوید، زیرا بیشتر آنچه در مغز رخ میدهد، ندیدنی است و تلاش برای دیدن آن مانند نگاهکردن از بیرون به جعبهای سیاه است. بسیاری از دانشمندان نظریه پردازش دوگانه (dual-process theory) را پیشنهاد میدهند. بر اساس این نظریه، فرایندهای تصمیمگیری به ۲ قسم شهودی (تجربی یا ضمنی) و تحلیلی (عقلانی یا آگاهانه) تقسیم میشوند.
هوگارت، روانشناس انگلیسیآمریکایی، میگوید: «جوهره شهود یا پاسخهای شهودی این است که با اندکی تلاش آشکار و معمولا بدون آگاهی هوشیار (conscious awareness) به دست میآیند و فقط نیازمند اندکی تأمل آگاهانهاند (conscious deliberation) یا بهکل به آن بینیازند.»
سیمور اپستاین، روانشناس و استاد سابق در دانشگاه ماساچوست، نیز بر اساس پردازش ناخودآگاه اطلاعات میگوید: «شهود بهمعنی احساس دانستن است بدون آگاهی به اینکه فرد چگونه میداند»
همچنین به نظر میرسد که شهود کلینگر است، یعنی بینشهای بهدستآمده از منابع مختلف را ترکیب میکند و اغلب نیازمند جهشی در تفکر بر اساس اطلاعات محدود است.
تفاوت شهود در زنان و مردان
شهود توانایی دانستن بدون استدلال تحلیلی است و شکاف بین بخشهای هوشیار و غیرهوشیار ذهن را پر میکند. مثلا وقتی میتوانید حس کنید که مشکلی وجود دارد در حالی که شواهد موجود چیز دیگری را نشان میدهند یا پیش از دیگران روندی در بازار را پیشبینی میکنید یا وجود مشکل در معاملهای را حس میکنید، از شهود خود استفاده کردهاید.
دانشمندان بر این باورند که شهود در سمت راست مغز شکل میگیرد. جسم پینهای (corpus callosum) ماده سفید همبندی است که نیمکره چپ و راست مغز را به هم متصل میکند و جسم پینهای زنان ضخیمتر از مال مردان است. این بزرگراه مغزی ضخیمتر موجب میشود که زنان بتوانند بهتر و سریعتر به هر نیمکره دسترسی داشته باشند و در فرایند تصمیمگیری نیز عواطف و احساسات درونی زنان را با نیمکره چپ (قسمت منطقیتر) ادغام میکند.
اساسا مغز زنان قدرتهای فوقالعادهای دارد و برای تصمیمگیری شهودی سریع ساخته شده است. زنان از نظر روانشناختی نیز بیشتر با احساسات خود در ارتباط هستند و بیشتر از مردان گمانها یا تصورات احساسی خود درباره دیگران را با منطق ادغام میکنند. چون جسم پینهای مردها باریکتر است، تفکراتشان نیز بخشبندیشدهتر (compartmentalized) است و کمتر میان شهود و منطق جابهجا میشوند.
چجوری شهود را تقویت کنیم؟
1. مدیتیشن یا مراقبه
استفاده از الهامات غیبی و تقویت شهود مستلزم بهرهمندی از صداهای ذهنی است. همانطور که شما هم حتماً تجربه کردهاید، زمانی که برای تصمیمگیری به الهاماتتان رجوع میکنید، احساس میکنید شخصی در درونتان به شما میگوید باید چهکاری انجام دهید.
برای اینکه صدای درونتان را بشنوید باید ذهنتان از صداهای مزاحم و نامتوازن خالی باشد. به همین علت هم لازم است فیلترهایی را اعمال کنید که الهامات بتوانند از آن عبور کنند و سایر صداهای اضافی کاملاً از بین بروند.
چراکه تنها در این صورت است که میتوانید بهدرستی از شهود استفاده کرده و آن را بهکارگیرید.
مدیتیشن یا مراقبه برای تقویت شهود یکی از راههای کاملاً مؤثر است که میتوانید از طریق آن به خودآگاهی رسیده و آرامش درونی را بیابید.
در خلال این آرامش درونی صداهای مزاحم از بین رفته و الهامات غیبی راه خود را بازخواهند کرد.
پس لازم است که حتماً بهصورت منظم مدیتیشن انجام دهید تا هم تأثیر آن را در تقویت شهود احساس کنید و هم از سایر مزایای آن مثل از بین بردن اضطراب و یا افسردگی بهرهمند گردید.
2. بهکارگیری خلاقیت
استفاده از منطقهای از پیش اثباتشده و راههای از پیش طی شده ممکن است بتواند ما را در مسیر درستی قرار دهد؛ اما اگر همواره بخواهیم بر آنها متکی باشیم میتوان گفت زندگی بشر هیچگونه پیشرفتی نخواهد کرد.
خلاقیت و شهود دو عنصر تقویتکننده یکدیگر هستند که میتوانند تأثیر زیادی بر هم بگذارند. درواقع میتوان گفت بهکارگیری خلاقیت، تمرینی برای تقویت شهود است.
زمانی که شما قوه خلاقیت خود را به کار میگیرید درواقع دارید به ندای درونی خود گوش میدهید تا روشهای جدیدی را خلق کنید و یا روشهای پیشین را ترکیب کرده و یا تغییر دهید.
برای استفاده از خلاقیت و به کار بستن آن راههای فراوانی وجود دارد که میتوان در بحثی جداگانه به آنها پرداخت.
اما یکراه ساده که میتوانید همواره آن را بهکارگیرید، استفاده از خلاقیت در کارهای روزمره است.
لازم نیست همیشه خلاقیت ما منجر به ایجاد روشهای خارقالعادهای شود که دنیا را تغییر دهد. برای تقویت خلاقیت میتوان از همین کارهای کوچکی که هرروز انجام میدهیم استفاده کنیم.
مثلاً میتوانید فکر کنید و راه جدیدی را برای اینکه صبحها با آرامش بیشتری از خواب بیدار شوید بیابید.
میتوانید یک صبحانه جدید برای خودتان بسازید یا در نوشتن کارهای روزانهتان خلاقیت به خرج دهید.
همه این راههای ساده منجر به این میشوند که همیشه از روشهای از پیش تعیینشده پیروی نکرده و خلاقیت را چاشنی زندگیتان کنید.
کمکم به این مسئله عادت میکنید که در مقابل پرسشهایی که در طول روز برایتان مطرح میشود پاسخهای جدیدی ارائه کنید.
در تمام این فرایندها شما به صدایی گوش میدهید که از درونتان برمیخیزد و توجه به آن سبب تقویت شهود در شما خواهد شد.
3. توجه به حس درونی خود
فعالشدن انتقالدهندههای عصبی (پیامرسانهای شیمیایی) در روده موجب احساس دلشوره یا حالت تهوع میشود. ایجاد این احساسات تصادفی نیست و باید به آنها توجه داشته باشید. بر اساس یافتههای علمی، روده شبکه کاملی از انتقالدهندههای عصبی دارد که سیستم عصبی آنتریک (enteric nervous system) یا رودهای نامیده میشود.
4. استراحتی کوتاه برای مراقبه و مطرحکردن سؤالی در ذهن خود
هر روز باید درباره مسائل مختلفی تصمیمگیری کنیم و با پیشرفت در کار یا زندگی شخصی خود این تصمیمها بزرگتر و مهمتر میشوند. گاهی با موقعیتهایی مواجه میشویم که در آنها باید بهسرعت و با دادههایی محدود تصمیمهای مهمی بگیریم. آرامکردن ذهن و طرحکردن تصمیم بهصورت سؤالی در ذهن خود میتواند به تقویت شهود کمک کند و ما را بهسمت پاسخ راهنمایی کند.
اگر امکان بستن چشمها و مراقبه وجود ندارد، نفس عمیق یا چند لحظه دورشدن از محیط نیز میتواند به ما کمک کند که بهترین تصمیم را بگیریم.
5. توجه به انرژی خود
در کنار همکار یا دوست خود چه احساسی دارید؟ خسته هستید یا پرانرژی؟ استفاده از شهود برای شناخت دیگران میتواند شما را به مدیر یا مذاکرهکننده مؤثرتری تبدیل کند.
برای استفاده از شهود، این نکات را در نظر داشته باشید:
- شهود بیشتر مبتنی بر تجربهها و چیزهایی است که از گذشته میدانیم. اگر وضعیت حال یا آینده ما با گذشته تفاوت زیادی داشته باشد، باید از شهود با احتیاط استفاده کنیم. بدون تجزیهوتحلیل منطقی، هر تصمیمی در بهترین حالت بیاثر و در بدترین حالت، خطرناک خواهد بود.
- وقتی محدودیت زمانی داریم (مثلا وقتی قایق در حال غرقشدن است)، شهود میتواند به تفکر سریع و متمرکز کمک کند، ولی وقتی برای سنجیدن جوانب زمان کافی داریم (مثلا درباره مقابله با گرمایش زمین) باید بر تحلیل عقلانی و مبتنی بر شواهد تکیه کنیم.
- گرچه شهود رسیدن به دانش بدون تکیه بر عقل یا استنباط است، با غریزه تفاوت دارد. زیرا غریزه پاسخی نهادینهشده و مستقیم به محرکهاست که نمیتوان در آن تغییر زیادی ایجاد کرد. غریزه ذاتی و ارثی است و در نتیجه میلیونها سال تکامل در مدارهای مغزی ما نهادینه شده است.
- شهود در بسیاری از فرهنگها پایه و اساسی برای تجربه دینی و معنوی است. مثلا هیچکس نمیتواند خداوند را در قالبی مادی نشان دهد یا ابعاد فیزیکی دعا را توصیف کند. عبادت ذاتا تجربهای شهودی و گفتوگوی معنوی بین فرد و موجودی است که او را خدای خود میداند.